آیا کارکرد سینما صرفا سرگرمی و برای پرکردن اوقات فراغت است یا قابلیت طرح اندیشههای جدی و فکرانگیز را هم دارد؟ این پرسش همیشگی از سینما بوده و هست. و سینما در عمل و به موازات، در هر دوي این ساحتها توانايي خود را ثابت كرده است.
تاریخ سینمای ایران هم، همپای سینمای دنیا بزرگانی را تجربه و به دست ایشان این قابلیتها را نمودار کرده است.
بدیهی است که رأس هرم تولیدات سینما -همچون هرم فرهنگی جامعه- به تولیدات اندیشهمدار و فکرمحور تعلق دارد و هرچه به سمت قاعده حرکت میکند به آثاری با صبغه سرگرمکنندگی و متوقف در صورت میرسد.
و در این میان خالقان رأس هرم، اندیشهورزان اندکی هستند که سینما را ابزاری بیبدیل، فراگیر و پرتاثیر و جذاب و توانا در انتقال مفاهیم مورد نظرشان و به تصویرکشاننده افکار و آراءشان یافتهاند.
مهرجويی در سینمای ایران از متقدمان است. برای او دوربین، قلم و کرسی اندیشهپردازی است. از ابتدا سینما را اینگونه یافته و چه خوب و پر توفیق در آن غوطه خورده، سهم او در سبد نه چندان پر تعداد آثار فلسفی و فکری سینمای ایران، قابل توجه و ستودنی است.برایش عمری پر برکت و در این دوران پختگی، اندیشهای شفاف و به مقصد نورانی الهی واصلشده آرزومندم.
منبع: ويژهنامه بزرگداشت داريوش مهرجويي، فرهنگستانهنر، پاييز 92