ژرفاي شخصيت و آثار داريوش مهرجويي در اين چند سطر نميگنجد.
او كه در سال 1318 در تهران در دامان پدر و مادري پارسا قد كشيد، قدر همه لحظات زندگياش را دانست تا اينكه در نوجواني با دومين فيلم خودش با نام «گاو» برگرفته از عزاداران بيل در سال 1348 (چهارمين بخش از نمايشنامه دكتر غلامحسين ساعدي) به شهرت جهاني رسيد. سال 47 تا 57 گروهي از سرآمدان سينماي ايران پايههاي سينماي موج نو ايران را استوار كردند كه نام داريوش مهرجويي در صدر قرار داشت. در نوجواني به لسآنجلس رفت تا در مشهورترين دانشگاه آمريكا(UCLA) سينما بخواند اما به زودي فهميد كه استادان آنجا واماندگان سينماي آمريكا هستند، پس به فلسفه روي آورد و دوره چهارساله را با موفقيت به پايان رساند. به ايران بازگشت و در سن 28سالگي فيلم سينما اسكوپ الماس33 را كه شبيه فيلمهاي پليسي يا جيمز باندي بود كارگرداني كرد. خيلي زود راه هنري زندگي خود را تصحيح كرد. در 30سالگي با استفاده از قسمت چهارم نمايشنامه عزاداران بيل، نوشته غلامحسين ساعدي فيلم «گاو» را ساخت و به شهرت جهاني رسيد. از آن سال تا به امروز نام او به عنوان سينماگر مولف در تاريخچه سينماي ايران ميدرخشد. Auteur Theory
ترجمه، تدريس، داوري جشنوارههاي جهاني، نويسندگي رمان و دريافت جوايز بينالمللي در كنار شخصيت هنري و فرهنگي او، با كارنامه سينمايياش كه بيش از 25 اثر سينمايي ماندگار در آن به چشم ميخورد، همه و همه تحسينبرانگيز است.
اگر وادارم كنيد كه كدام يك از آثار او مرا به فكر فرو ميبرد، ميگويم همه! و اگر اصرار كنيد ميگويم:
آقاي هالو، گاو، پستچي و بانو.
منبع: ويژهنامه بزرگداشت داريوش مهرجويي، فرهنگستانهنر، پاييز92